برای دانستن مفهوم تحقیقات بازار بهتر است ابتدا کمی از مفهوم اقتصاد صحبت کنیم. اقتصاد را اصولا علم خشکی می‌دانند که بر اساس قوانین ریاضی و قیمت‌ها ساخته شده است. اما این‌ها فقط نمادی از اقتصاد هستند.

در واقع اقتصاد چیزی جز خرید و فروش نیست. شما از هر جنبه‌ای که به اقتصاد نگاه کنید، در نهایت به یک خرید و فروش در سطوح مختلف خواهید رسید. ساده‌ترین حالت خرید و فروش که به عنوان پایه اقتصاد نیز محسوب می‌شود ساخته شده از دو انسان به عنوان خریدار و فروشنده است که به واسطه پلی به نام معامله به یکدیگر مرتبط شده‌اند. عملا شما هر کسب و کار و تجارتی که داشته باشید و در هر سطحی که بخواهید فعالیت کنید با این مفهوم پایه‌ای سر و کار دارید. این مفهوم به نظر ساده و بدیهی توسط بسیاری از گروه‌های تجاری نادیده گرفته می‌شوند. بسیاری این‌گونه تصور می‌کنند که تجارت و فروش تنها بر اساس اعداد و ارقام صورت می‌گیرد. در حالی که خریدار یا مصرف‌کننده و محصولات و خدمات آنها چیزی جز انسان نیست. پس باید مخاطب را شناخت و بر اساس نیاز مخاطب در این مسیر قدم برداشت. زیرا اگر شما مخاطب نداشته باشید با هر نوع فرمولی که حساب کنید، زندگی اقتصادی شما به پایان رسیده است. تحقیقات بازار مانند معدن‌کاوی است. شما قرار است با تحقیقات بازار، طلایی به نام مشتری را پیدا کنید.

تحقیقات بازار چگونه به ما کمک می‌کند؟

با تخصصی شدن کسب و کار ها کم کم گروه‌های مشتری مختلفی ایجاد شد. با افزایش تعداد کسب و کارها، اقتصاد با مفهومی به نام کم شدن مشتری مواجه شد. در واقع امروزه دیگر داشتن یک کسب و کار به معنی داشتن حیات اقتصادی نیست. بلکه این مسئله وابستگی زیادی به مشتری و مخاطب دارد. مخاطبان نیز به تبع کسب و کارها تخصصی شده‌اند. این تخصصی شدن مخاطبان ما را برآن می دارد که بخواهیم از تبلیغات و جذب مخاطب به صورت هدفمند استفاده کنیم. باید قبول کنیم که ما نمی‌توانیم همه افراد جامعه را جذب کنیم. ما باید بر اساس ویژگی‌های شغلی و کسب و کاری خود و بر اساس گروه مشتریانی که داریم دست به جذب مخاطب بزنیم. این مهمترین دلیلی است که نیاز داریم تا تحقیقات بازار داشته باشیم. تحقیقات بازار امروزه از مهمترین مباحث تجاری است که در دستور کار تمام برندهای مطرح جهان است. چون خریدارها، انسان‌ها هستند و انسان‌ها قادر به تصمیم‌گیری‌های مختلفی می‌باشند.