چشمانداز جهانی مراقبتهای بهداشتی در سال 2025
رهبران نظامهای سلامت در بخشهای مختلف جهان قصد دارند در سال ۲۰۲۵ کاراییها را ارتقا دهند، بهرهوری را افزایش دهند و مشارکت بیماران را بهبود بخشند؛ بر اساس نتایج نظرسنجیای که توسط «مرکز راهحلهای سلامتِ دیلویت آمریکا» انجام شده است. بیش از ۷۰ درصد مدیران ارشد اجرایی در پنج کشور اعلام کردهاند که بهبود کاراییهای عملیاتی و کسب دستاوردهای بهرهوری، از اولویتهای سازمانهای آنان در سال جاری خواهد بود.
فارغ از موقعیت جغرافیایی، بسیاری از نظامهای سلامت به نقطه عطف رسیدهاند. این نظامها اغلب با بودجههای محدود فعالیت میکنند، در حالی که با کمبود مداوم نیروی انسانی، فرسودگی شغلی پزشکان و فشار برای پیادهسازی فناوریهای جدید روبهرو هستند. همزمان تلاش میکنند با تغییر ترجیحات و انتظارات مصرفکنندگان همگام بمانند.
«مرکز راهحلهای سلامت دیلویت آمریکا» در اوت و سپتامبر ۲۰۲۴ از ۱۲۱ مدیر ارشد اجرایی در سازمانهای مراقبت سلامت در استرالیا، کانادا، آلمان، هلند، بریتانیا و ایالات متحده نظرسنجی کرده است. این مناطق بخشهای قابلتوجهی از اقتصاد جهانی را نمایندگی میکنند و دیدگاههای ارزشمندی درباره روندهای جاری در صنعت ارائه میدهند. سازمانهای مراقبت سلامت در آفریقا، آسیا، اروپای شرقی و جنوبی و آمریکای جنوبی مورد نظرسنجی قرار نگرفتهاند. اگرچه نتایج نظرسنجی عمدتاً بازتابدهنده دیدگاههای بازارهای توسعهیافته مراقبت سلامت است، شواهد غیررسمی نشان میدهد که بازارهای درحالتوسعه ممکن است اولویتهای مشابهی داشته باشند، هرچند این موضوع بهصورت کمی تأیید نشده است.
تحول دیجیتال شتابیافته به عنوان مهمترین مسئلهای ذکر شده است که احتمالاً در سال ۲۰۲۵ بر نظامهای سلامت جهانی تأثیر خواهد گذاشت. این امر چندان شگفتانگیز نیست، زیرا بخش مراقبت سلامت در بهکارگیری فناوریهای دیجیتال سالها از بسیاری صنایع دیگر، از جمله خردهفروشی و خدمات مالی، عقبتر است. بسیاری از نظامهای سلامت همچنان به دستگاههای فکس، فرآیندهای دستی و جریانهای کاری قدیمی متکی هستند و این موضوع آنها را به گزینههایی مناسب برای تحول دیجیتال تبدیل میکند.
در حالی که نظامهای سلامت در برخی کشورها بیش از یک دهه است که در مسیر تحول دیجیتال قرار دارند، برخی دیگر تازه این مسیر را آغاز کردهاند. حدود ۷۰ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی اظهار کردهاند که سرمایهگذاری در پلتفرمهای فناوری برای ابزارها و خدمات دیجیتال برای سازمانهایشان اهمیت خواهد داشت. علاوه بر این، ۶۰ درصد بر ضرورت سرمایهگذاری در فناوریهای اصلی مانند پرونده الکترونیک سلامت (EMR) و نرمافزارهای برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) تأکید کردهاند. حدود ۹۰ درصد از مدیران ارشد اجرایی مورد نظرسنجی انتظار دارند که استفاده از فناوریهای دیجیتال در سال ۲۰۲۵ شتاب گیرد و نیمی از آنها پیشبینی میکنند که این امر تأثیر قابلتوجهی به همراه داشته باشد.
بیش از نیمی از پاسخدهندگان غیرآمریکایی (۵۲ درصد از ۸۱ نفر) اظهار کردند که تحول دیجیتال میتواند تأثیر قابلتوجهی بر راهبردهای سازمانی آنها داشته باشد؛ در حالی که تنها ۳۰ درصد از ۴۱ پاسخدهنده آمریکایی چنین دیدگاهی داشتند. برخی از نظامهای سلامت که فناوریهای اصلی را بهکار گرفتهاند، اکنون در حال ترکیب هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، تحلیلهای پیشبینیکننده و رایانش ابری هستند تا کاراییهای اداری، مالی و بالینی، و همچنین بهرهوری کارکنان را بیش از پیش بهبود دهند.
بیشتر مدیران ارشد اجرایی نظام سلامت که مورد نظرسنجی قرار گرفتهاند، گفتهاند که سازمانهایشان در حال توسعه موارد کاربرد یا برنامهریزی برای بررسی استفاده از هوش مصنوعی مولد در ۱۲ ماه آینده هستند. بیش از ۴۰ درصد از پاسخدهندگان اعلام کردهاند که سازمانهایشان تاکنون بازدهی قابلتوجه تا متوسطی از سرمایهگذاریهای خود در حوزه هوش مصنوعی مولد کسب کردهاند، در حالی که ۳۷ درصد گفتهاند برای اظهارنظر قطعی هنوز زود است.
فرآیندهای اداری که همچنان بهصورت دستی در نظامهای سلامت سراسر جهان انجام میشوند، میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی مولد و سایر فناوریهای دیجیتال خودکار شوند. برای مثال، ارجاع بیماران معمولاً از طریق فکس، تلفن یا ایمیل انجام میشود و کارکنان سپس اطلاعات را بهصورت دستی در پرونده بیمار وارد میکنند. این رویکرد دستی در برنامهریزی و تأیید وقت ملاقات، و همچنین ورود اطلاعات مربوط به ویزیتها، تشخیصها، طرحهای درمانی و مراقبتهای پس از ترخیص نیز ادامه دارد.
عوامل خودمختار مبتنی بر هوش مصنوعی مولد، که با عنوان «هوش مصنوعی عاملی» یا agentic AI نیز شناخته میشوند، میتوانند برای خودکارسازی برخی از این وظایف مورد استفاده قرار گیرند و بدین ترتیب کارایی و بهرهوری کارکنان اداری را افزایش داده و هزینههای نظام سلامت را کاهش دهند. هوش مصنوعی عاملی به راهکارهای نرمافزاریای اطلاق میشود که قادرند وظایف پیچیده را با حداقل یا بدون نظارت انسانی تکمیل کرده و به اهداف تعیینشده دست یابند. برخلاف چتباتها و ابزارهای کمکی، هوش مصنوعی عاملی ظرفیت آن را دارد که بهرهوری کارکنان دانشی را افزایش دهد و فرآیندهای چندمرحلهای را در حوزههای مختلف کسبوکار خودکار کند.
راهبردهایی برای بیشینهسازی بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال در نظامهای سلامت
فناوریهای دیجیتال میتوانند بهطور قابلتوجهی کارایی و بهرهوری را در نظامهای سلامت بهبود دهند. برای بهرهبرداری کامل از مزایای این فناوریها، نظامهای سلامت باید اجرای راهبردهای زیر را مدنظر قرار دهند:
- نوسازی دادهها و زیرساخت فناوریهای اصلی:
دادههای باکیفیت و بدون سوگیری برای آنکه فناوریهای دیجیتال بتوانند بهطور کامل در بهبود کاراییها نقشآفرینی کنند ضروری است. ممکن است لازم باشد که نظامهای سلامت دادهها را از چندین پلتفرم در سراسر سازمان یکپارچهسازی کنند. ملاحظات کلیدی شامل حاکمیت داده، خودکارسازی، حریم خصوصی و امنیت است. این نوسازی برای پیادهسازی مؤثر فناوریهای نوظهور مانند رایانش ابری و هوش مصنوعی مولد ضروری است.
- مهاجرت به محیط ابری:
سازمانهایی که هنوز به محیط ابری منتقل نشدهاند ممکن است در اجرای فناوریهای تحولآفرین با دشواری مواجه شوند. محیط ابری توان پردازشی قابلتوجه، فضای ذخیرهسازی داده و امنیت را فراهم میکند که میتواند از موفقیت سایر فناوریهای دیجیتال پشتیبانی کند.
- تقویت اقدامات امنیت سایبری:
اگرچه تحول دیجیتال میتواند به بهبود کاراییها بینجامد، اما همزمان خطر حملات سایبری را نیز افزایش میدهد. حدود سهچهارم پاسخدهندگان به نظرسنجی (۷۸ درصد) اعلام کردهاند که تقویت امنیت سایبری از اولویتهای سال جاری است. با توجه به اینکه سازمانهای مراقبت سلامت در سراسر جهان در حال پذیرش تحول دیجیتال هستند، حملات سایبری آینده تقریباً اجتنابناپذیر خواهد بود. پیچیدگی فزاینده این حملات همچنان چالشی مستمر ایجاد میکند، هرچند اکثر نظامهای سلامت در حال سرمایهگذاری در قابلیتهای شناسایی زودهنگام این حملات هستند.
اکثر مدیران نظام سلامت معتقدند که مقررات بیشتری برای هوش مصنوعی لازم است
بیش از ۸۰ درصد از مدیران ارشد نظام سلامت که مورد نظرسنجی قرار گرفتهاند انتظار دارند که گسترش هوش مصنوعی مولد در سال ۲۰۲۵ تأثیری «قابلتوجه» (۲۶ درصد) یا «متوسط» (۵۵ درصد) بر سازمانهایشان داشته باشد. پاسخدهندگان همچنین بر ضرورت نظارت مقرراتی بر این فناوری توافق دارند. در ایالات متحده، سازمان غذا و دارو (FDA) در حال بهروزرسانی مقررات بهمنظور مدیریت استفاده روبهرشد از هوش مصنوعی در مراقبت سلامت است؛ تمرکز این اقدام بر ایمنی بیمار و چرخه عمر ابزارهای هوش مصنوعی است.
راهبردهایی برای مواجهه با چالشهای نیروی کار
بهرسمیت شناختن ارزش کارکنان و فراهمکردن ابزارهایی که بهرهوری آنان را افزایش دهد، میتواند به نیروی کاری سالمتر، انگیزهمندتر و کارآمدتر منجر شود. رهبران نظام سلامت باید اجرای راهبردهای زیر را مدنظر قرار دهند:
- استفاده از فناوری برای کاهش کارهای کمارزش و بهبود بهرهوری:
با کاهش حجم کارهای اداری، پزشکان و سایر ارائهدهندگان خدمات سلامت میتوانند زمان بیشتری را با بیماران و خانوادههای آنها سپری کنند. صرفهجویی زمانی میتواند زمانی بیشتر شود که فناوری با راهکارهای غیرفناورانه مانند بازآرایی تیمها، بازطراحی جریان کار و بهبود محیط فیزیکی ترکیب شود.
- آموزش کارکنان درباره فناوریهای جدید:
ممکن است نظامهای سلامت نیاز داشته باشند در آموزش و توانمندسازی کارکنان برای فعالیت در دنیای دیجیتال سرمایهگذاری کنند. همچنین لازم است به کارمندان اطمینان داده شود که فناوریهای جدید برای حذف شغل آنان طراحی نشدهاند، بلکه هدف آنها افزایش بهرهوری و کارآمدی است. آموزش پزشکان درباره ارزش بالقوه فناوریهای جدید بسیار حیاتی است، زیرا برخی ممکن است نسبت به پذیرش آنها تردید داشته باشند، بهویژه اگر نگران باشند که این فناوریها منابع یا زمان لازم برای مراقبت مستقیم از بیمار را منحرف کنند.
- حمایت از سلامت و رفاه نیروی کار:
حدود دوسوم پاسخدهندگان به نظرسنجی (۶۷ درصد) گفتهاند که سرمایهگذاری در سلامت روان و رفاه کلی کارکنان برای سازمانهایشان مهم است. حتی اندکی صرفهجویی در زمان نیز میتواند برای پزشکانی که با ساعات طولانی و بار کاری سنگین مواجهاند سودمند باشد.
بهطور مشابه، اتحادیه اروپا چارچوبی را برای ساماندهی استفاده از هوش مصنوعی در مراقبت سلامت ارائه کرده است. بر اساس «قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا»، هر سامانه هوش مصنوعی که در بازار اتحادیه اروپا عرضه شود مشمول مقررات آن است. این قانون سامانههای هوش مصنوعی را تعریف و آنها را در چهار دسته ریسک طبقهبندی میکند: غیرقابلقبول، پرخطر، با ریسک محدود، و با ریسک حداقلی. سامانههای با ریسک غیرقابلقبول ممنوع بوده و باید بهتدریج حذف شوند.
در بُعد بالینی، الگوریتمهایی که در تحلیل سیتیاسکن، امآرآی و تصویربرداریهای اشعه ایکس کمک میکنند، بیش از سهچهارم دستگاههای مبتنی بر هوش مصنوعی را تشکیل میدهند که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) تأیید شدهاند.
در حالی که هوش مصنوعی مولد پتانسیل بهبود کارایی و بهرهوری را دارد، ممکن است به دلیل نقش در حال تحول آن در جامعه، بیاعتمادیهایی نسبت به آن وجود داشته باشد که میتواند موجب تردید در میان بیماران و سایر ذینفعان شود. برای مثال، اگر دادههای مورد استفاده در آموزش مدلهای هوش مصنوعی دارای سوگیری یا نامتوازن باشند، اطلاعات تولیدشده میتواند غیرقابلاتکا باشد. علاوه بر این، ثابت شده است که فناوری هوش مصنوعی مولد ممکن است «توهم» ایجاد کند و اطلاعات نادرست تولید نماید، بهویژه اگر بر مجموعهداده مناسب آموزش ندیده یا توسط انسان از نظر کیفیت بررسی نشده باشد. این نقاط کور، ملاحظات مهمی در تدوین یک راهبرد مؤثر برای استفاده از هوش مصنوعی مولد هستند.
راهبردهایی برای پاسخگویی به انتظارات بیماران
نظامهای سلامت که ناکارآمدیها را برطرف میکنند، احتمالاً جایگاه بهتری برای برآوردهسازی انتظارات در حال تغییر بیماران خواهند داشت. این امر میتواند به تقویت وفاداری بیماران، بهبود شهرت و برند سازمان، و افزایش استفاده از خدمات از طریق ارجاعات خانوادگی و دوستان منجر شود. رهبران نظام سلامت باید برای بهبود کارایی، تقویت تعامل، و خلق تجربهای بهتر برای بیمار، راهبردهای زیر را مدنظر قرار دهند:
- ارزیابی محلهای جایگزین ارائه خدمات سلامت:
بسیاری از افراد به روشهای جدید و کارآمدتر برای دسترسی به مراقبت سلامت علاقهمند هستند. سلامت مجازی، بیمارستان در منزل، سلامت مبتنی بر مراکز خردهفروشی، و سایر محلهای جایگزین ارائه خدمات میتوانند کمک کنند تا نظامهای سلامت خدمات را در جایی که بیماران حضور دارند ارائه دهند. اما بهجای تلاش برای بازتولید تجربه حضوری، نظامهای سلامت باید به دنبال راههایی برای فراتر رفتن از انتظارات بیماران باشند. ۶۳ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی انتظار دارند سازمانشان در سال ۲۰۲۵ در محلهای جایگزین ارائه خدمات، مراکز جدید، یا گزینههای نوین ارائه خدمات سلامت سرمایهگذاری کند.
- توجه به ابزارهای دیجیتال برای بهبود تعامل و رفاه:
آینده مراقبت سلامت بهطور فزایندهای دیجیتال است و نظامهای سلامتی که این تغییر را بپذیرند میتوانند در بازار در حال تحول عملکرد موفقی داشته باشند. تقریباً سهچهارم مدیران ارشد نظام سلامت (۷۲ درصد) اعلام کردهاند که سرمایهگذاری در پلتفرمهایی برای پشتیبانی از استفاده از ابزارهای دیجیتال اهمیت دارد. نظامهای سلامت عمومی میتوانند با تلاش برای بهبود سلامت جمعیت تحت پوشش خود، هزینهها را کاهش دهند. ابزارهای دیجیتال باید بهگونهای توسعه یابند که نیازهای همه افراد را پوشش دهند و دسترسی برابر به خدمات را برای جمعیتهای متنوع فراهم سازند.
- جستوجوی فرصتهایی برای کارآمدسازی فرآیندها:
زمانهای طولانی انتظار میتواند موجب نارضایتی بیماران شود و بر کارکنان نیز تأثیر منفی بگذارد، بهویژه اگر احساس کنند که نمیتوانند پاسخگوی حجم تقاضا باشند یا نتوانند در زمان مناسب به بیماران رسیدگی کنند. رهبران نظام سلامت باید به دنبال راههایی برای خودکارسازی یا بهبود جریانهای کاری و فرآیندها باشند تا زمان انتظار را کاهش داده و تجربه کلی بیماران را ارتقا دهند.
تحقق اهداف مراقبت سلامت در سال ۲۰۲۵
شتاببخشی به تحول دیجیتال در سراسر سازمانهای مراقبت سلامت همچنان از اولویتهای اصلی نظامهای سلامت در سراسر جهان است. فارغ از موقعیت جغرافیایی، بخش مراقبت سلامت آماده تحول دیجیتال است که میتواند با خودکارسازی فرآیندهای دستی، کارایی را افزایش دهد. این تحول همچنین میتواند با واگذاری وظایف اداری کمارزش، بهرهوری کارکنان را افزایش دهد و زمان بیشتری را برای مراقبت مستقیم از بیماران فراهم کند. با توجه به اینکه نیروی کار معمولاً بخش قابلتوجهی از هزینههای یک نظام سلامت را تشکیل میدهد، فناوریای که بهرهوری و کارآمدی کارکنان را افزایش دهد میتواند بازده سرمایهگذاری مثبت داشته باشد و همچنین نتایج سلامت و تجربه کلی بیمار را بهبود بخشد. در عین حال، بسیاری از نظامهای سلامت در سراسر جهان با کمبود نیروی بالینی کافی برای پاسخگویی به تقاضا مواجه هستند.
با وجود محدودیتهای بودجه، کمبود نیروی بالینی و فشار برای پذیرش فناوریهای جدید، بسیاری از رهبران نظام سلامت نسبت به توانایی خود در کاهش هزینهها و بهبود تجربه بیمار در سال ۲۰۲۵ خوشبین هستند.