تأملی در ماهیت گروه بریکس و روابط آن با جمهوری اسلامی ایران فرصتها و چالشها
طبق این گزارش که توسط دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهشهای مجلس تهیه شده است، در حال حاضر دو طیف رقیب در ساختار اقتصاد سیاسی بینالملل شکل گرفته و به تدریج در حال تکوین هستند. اولین طیف شامل کشورهای توسعه یافته به رهبری ایالات متحده آمریکا در قالب سازوکارهایی مانند کواد و آکوس با غلظت بالای سیاسی هستند. دومین طیف شامل اقتصادهای نوظهور با سردمداری چین است که در قالب ابتکاراتی مانند گروه بریکس و پروژه کمربند راه به منصه ظهور رسیدهاند. در طیف دوم غلظت تمایلات اقتصادی بیش از انگیزههای سیاسی- امنیتی است. در عین حال هیچ کدام از دو جناح ساختار سازمانی تعریف شدهای (نهادمند) ندارند. بر همین اساس انگیزه و ذهنیت مشابه میان اقتصادهای نوظهور باعث نزدیکی آنها به یکدیگر در قالب گروه فرامنطقهای بریکس شده است. اعضای گروه بریکس قصد دارند از رهگذر تواناییهایی اقتصادی خویش در مقابل کشورهای توسعه یافته قد علم کرده و نوعی بازدارندگی مؤثر و کم هزینه در مقابل آنان ایجاد کنند. از این رهیافت با عنوان موازنه نرم یاد میشود. در این چارچوب گروه بریکس تبدیل به مهمترین نماد از رغبت جمعی قدرتهای میانه برای اثرگذاری بر فرایندهای اقتصاد سیاسی بینالملل شده است. جذابیتهای گروه بریکس برای کشورهای در حال توسعه به حدی است که 19 کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی درخواست عضویت در آن را به ثبت رسانیدهاند. به این منظور گزارش حاضر ابتدا فرایند شکلگیری و تحول در بریکس را بررسی و فرصتها و چالشهای پیش رو را تشریح کرده است. سپس روند گسترش بریکس در قالب چهار سناریو مطرح شده است. در پایان تلاش شده است که با در نظر گرفتن ماهیت گروه بریکس توصیههای سیاستی لازم برای تعامل ایران با این گروه بیان شود.
مواردی که با دانلود این گزارش میتوانید از آن آگاهی یابید:
- ایده گسترش بریکس: بریکس پلاس
- جایگزینی سوئیفت
- چالشهای پیش روی بریکس
- ملاحظات آینده شناختی
- و موارد دیگر...