یک روز از زندگی فرد شاغل در تحقیقات بازار

برای بسیاری از افراد زمانی که با این جمله مواجه می­‌شوند که "من یک محقق بازار هستم" تصویر زیر تداعی می­‌شود:

اما برای افرادی از جنس خودمان که این عنوان شغلی یعنی محقق بازار را یدک می‌کشند، واقعیت بیشتر شبیه به این تصویر است:

ممکن است این شغل آنقدر که باید هیجان­‌انگیز نباشد، اما این دقیقا همان چیزی است که برای من ساخته شده است.

 وقتی افراد می­‌پرسند یک روز عادی تو چگونه است، جواب­‌های زیر به ذهن می‌آیند:

1- هیچ دو روزی شبیه هم نیستند.

2- یک بخش از عنوان شغلی ما، بازار است: از زمانی که تحقیقات بازار ارتباط تنگاتنگی با بازار پیدا کرد، ما مجبور شدیم تا خلاقانه‌­تر عمل کنیم! بخش عمده شغل تحقیقات بازار شامل تفکر استراتژیک و فرمول­‌بندی راه‌حل­‌های خلاقانه برای پاسخ به نیاز­های مشتریان است.

3- بخش دیگر عنوان شغلی ما، تحقیقات است: ما کارهای زیادی برای به نتیجه رسیدن این تحقیقات انجام می­‌دهیم، مانند: فرمول‌بندی و­ تعیین متدولوژی تحقیق، تفسیر داده‌ها و تشخیص ترند­­­ها.

با توجه به آنچه که گفته شد، در ادامه، تلاش‌­هایی که برای قرار دادن تمامی این فعالیت‌­های هیجان‌انگیز در قالب یک سه‌‌شنبه خاص، به عنوان یک محقق بازار انجام داده‌­ام برای شما بازگو خواهم کرد:

ساعت 8:30 صبح: روز من مانند بسیاری از افراد در محل کارم آغاز شد: خواندن ایمیل‌ها، چک کردن تقویم برای دیدن قرارهای‌ ملاقات. یک چای برای خودم می‌ریزم. در زمان تهیه چای و همچنین نوشیدن چای با همکاران خوش و بش می‌کنم. این کار حدود 20 دقیقه طول می‌کشد.

ساعت 9:15 صبح: حالا من حسابی آماده‌ام که کارم را شروع کنم. حالا وقت انجام اولین کار روزانه است: برنامه‌ریزی برای انجام تحقیقات بازار مربوط به یکی از دوستان. انجام این تحقیقات از من یک متخصص برنامه‌ریزی ساخته است. به همین خاطر من بیشتر با پیش‌نیازهای یک پژوهش سر و کار دارم و به عنوان پشتیبان همکارانم در دپارتمان مشغول به کار هستم. اگر تحقیقات بازار، دارای پیچیدگی باشد؛ شک نکنید من اولین کسی هستم که به سراغش می‌­روم.

تقریبا بیشتر مهارت­‌های خاصی که من در برنامه‌ریزی به دست آورده‌ام، از همکارم امیرعلی یاد گرفته‌­ام. او متخصص برنامه‌ریزی آنلاین است. او به ما در خروجی گرفتن از فرآیند تحقیقات کمک می‌کند و به بقیه افراد مهارت‌های جدید آموزش می‌دهد. اما من همیشه به او می‌گویم که بیشتر توضیح دهد.

یک روز معمولی برای من شامل یک یا دو پروژه بلند­مدت می‌شود. من به طور پیوسته در حال توسعه ظرفیت­‌ها هستم. کار‌هایی که اخیرا در این زمینه انجام دادم شامل افزایش سرمایه‌­گذاری‌ها و به ­روز­رسانی قالب تحقیقات است. به محض اینکه پروژه‌ای طولانی به اتمام می­‌رسد، پروژه‌­ای دیگر را در راستای تحقق اهداف تیم و سازمان انتخاب می‌کنم. وقتی کسی می‌خواهد بداند تحقیقات از لحاظ تکنیکی درست انجام می­‌شود، آن یک نفر من هستم.

ساعت 10:30 صبح: حالا من برنامه‌ریزی­‌هایم را  تمام کرده­‌ام و مطالعات کمی آماده اجراست. در این میان وقت کافی برای کنترل کیفی برنامه‌­ریزی یکی از همکاران را دارم. کنترل کیفی در تمامی مراحل انجام می‌شود. ما می‌خواهیم از اینکه کاربران، گزارش‌هایی صد درصد دقیق، در اختیار دارند اطمینان حاصل کنیم. به همین منظور ما دوباره یا بعضا سه­‌باره گزارش‌های یکدیگر را کنترل می­‌کنیم.

ساعت 11:00 صبح: حالا وقت نوشیدن یک فنجان قهوه با دوستم میلاد است! یکی از چیزهایی که از تماشای برنامه­‌های مورد علاقه‌‌ام در تلویزیون یاد گرفته‌­ام این است که استراحت­‌های کوتاه در محل کار مهم است و بازدهی را افزایش می­‌دهد.

ساعت 11:15 صبح: وقت تعدیل کردن مطالعات رسیده (اتفاق خوب این است که از خوردن قهوه انرژی گرفتم!) برای انجام این کار ما پروژه را در حالی که اجرا می‌­شود کمک می‌­کنیم، و تحقیقات کیفی و کمی را تعدیل می‌­کنیم. تعدیل کیفی دقیقا همان چیزی است که انتظار دارید، اما برای تعدیل کمی باید کارهای بیشتری به منظور اطمینان از درستی تحقیقات بازار، انجام شود. همه این‌ها برای اطمینان یافتن از جوابی است که پاسخ­‌دهندگان آنلاین برای ما ارسال می‌کنند، تا ما پاسخ‌های با کیفیتی را که به دنبال آن هستیم و مشتریان از ما انتظار دارند، به دست آوریم. به طور کلی این جایی است که کار من به ­عنوان تحقیقات بازار پایان می‌یابد. ما آنقدر خوش­‌شانس هستیم که تحلیلگران کیفی در میان کارمندان داریم تا بتوانند گزارش‌دهی را انجام دهند. یکی از آن متخصصان دوست‌داشتنی، نسترن، در مورد بخش­‌های مورد علاقه کار خود در رابطه با جنبه کیفی زندگی صحبت می‌­کند. نسترن می­‌گوید: ما تحلیلگران کیفی، مطالعات تعدیل شده‌ای انجام می­‌دهیم، داده‌ها را تجزیه و تحلیل می­‌کنیم و آنها را به گزارش‌های قابل هضم، آموزنده و جذاب بصری تبدیل می­‌کنیم که مشتریان ما می‌توانند برای اطمینان در تصمیم‌گیری در مورد کسب و کارشان، به دست آوردن بینش عمیق‌تر در مورد مشتریان خود یا کشف قلمرو جدید در بازار هدف از آن استفاده کنند. کار به عنوان یک تحلیلگر کیفی، عالی است، زیرا ما قادر هستیم با استفاده از داده‌­هایی که جمع‌­آوری کرده‌­ایم، داستانی را بیان کنیم که درک غنی از محیط پیرامون برای شما به ارمغان می­‌آورد و این در واقع چیزی فراتر از اعداد است.

ساعت 13:00 ظهر: بیرون دفتر ما یک فست‌فود است که همبرگرهای فوق‌العاده‌ای تهیه می­‌کند. همبرگرهای او یکی از غذاهای محبوب برای ناهار در کل شرکت است. من خوش شانس هستم که کنار پنجره هستم و می‌توانم صف را ببینم! به همین خاطر می­‌دانم که صف کی خلوت است!

ساعت 13:30 ظهر: زمان ارسال گزارش برای همکار دیگر است. هنگامی که تحقیقات بازار به پایان رسید، وظیفه ما این است که کار بر روی گزارش­‌هایی را که همه نتایج و مراحل بعدی را برای مشتریان ما جمع می‌­کنند، شروع کنیم. این مرحله شامل جمع‌آوری گزارش‌ها به همراه داده‌ها و گاهی اوقات تجزیه و تحلیل بیشتر است.

در حین شکل‌دهی به گزارش، داشتن یک ارتباط خوب با محقق ارشد که از نزدیک با پروژه در ارتباط است، از اهمیت خاصی برخوردار است. او در واقع تنها کسی است که در تمام مراحل کار با مشتری ارتباط برقرار کرده است.

این در شرح وظایف من تعریف نشده است. بنابراین اگر می­‌خواهید در تعاملات روزانه با مشتریان، اعتبار بیشتری کسب کنید؛ شما را به استراتژیست تحقیقات بازار آنلاین و سرپرست تحقیقات تیم، سارا، ارجاع می­‌دهم.

سارا می­‌گوید: "ما محققانی که به صورت مستقیم با مشتریان سر و­کار داریم؛ وقت زیادی را صرف گفتگو با مشتری، طراحی تحقیقات بازار و اجرای آن می­‌کنیم، خواه از طریق تلفن یا ایمیل یا حتی تماس تصویری. با سرعتی که ما در حال انجام تحقیقات بازار هستیم، برقراری ارتباط با مشتریان برای درک نیازهای درون‌سازمانی آنها امری ضروری است. من واقعا از صحبت کردن با افراد باهوش درباره علاقه‌مندی­‌هایشان لذت می‌برم. مشتری‌های ما نسبت به تجارت خود بسیار مشتاق هستند و من با هر پروژه‌ای که اجرا می‌کنم چیز جدیدی از آنها یاد می‌­گیرم. به همین دلیل ایجاد این روابط نزدیک یکی از بهترین بخش‌های روز کاری من است."

ساعت 15:00 عصر: به عنوان یک پشتیبان، دانستن اینکه دیگران روی چه چیزی کار می‌­کنند مهم است. بنابراین اگر وقت خالی داشته باشم، می­‌دانم که در هفته آینده به چه کسی کمک کنم.

ساعت 15:30 عصر: همانطور که روز کاری در حال اتمام است؛ به سراغ دیگران می­‌روم تا ببینم چه کسی قبل از پایان روز به پشتیبانی نیاز دارد. حمایت کردن جزئی از شرح وظایف شغلی من است. ما همکاری و ارتباط مداوم را تشویق می‌­کنیم تا مطمئن شویم که پاسخ مشتریان خود را به کارآمدترین و مناسب‌ترین روش دریافت می­‌کنیم. این به خوبی با عادت خودم در قدم زدن در محل کار متناسب است تا در صورت نیاز به همکارانم کمک کنم.

ساعت 17:00 عصر: روز کاری به پایان رسیده است. امیدوارم از این نگاه اجمالی به زندگی یک محقق بازار لذت برده باشید و مهمتر از آن، چیزی به دانشتان در زمینه تحقیقات بازار اضافه شده باشد.

برگرفته با تغییرات از: گاتچک