دومین گذار جمعیتی در اروپا و دلالتهای آن برای سیاستگذاری خانواده در ایران
طبق این گزارش که توسط فصلنامه علمی مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی تهیه شده است، خانواده غربی از دهه 1950 دگرگونیهایی جدی را تجربه کرده است که امروزه تحت عنوان دومین گذار جمعیتی شناخته میشوند. یکی از مهمترین تبیینهای ارائه شده درخصوص این تغییرات، نظریه تغییرات ارزشی توسط لستهیگ و دیگران است که در آن تغییرات از ارزشهای مادی گرایانه به ارزشهای پسامادی گرایانه به عنوان عامل اصلی آنچه کاهش خانواده تلقی میشود و استمرار این روندها با گسترش این مجموعه ارزشی تأکید شده است، اما بر اساس شواهد جدیدتر مبنی بر متوقف شدن روند کاهش خانواده و حتی معکوس شدن این روندها، یعنی اقبال مجدد به تشکیل خانواده و فرزندآوری در اروپای نوردیک که در پذیرش ارزشهای پسامادی گرایانه پیشرو هستند، تبیینهای بدیلی همچون نظریههای انقلاب جنسیتی و تعادل برابرگرای جنسیتی با تأکید بر شرایط ساختاری و نهادی ارائه شدهاند. تحلیل ثانویه دادههای موج پنجم مطالعه ارزشهای اروپایی نشان میدهد که روندهای موجود بیشتر با این نظریهها همخوانی دارند. بر اساس مرور مطالعات صورت گرفته، عامل اصلی معکوس شدن روندها در اروپای نوردیک، تطبیق مناسبات درون خانواده و سیاستهای عمومی با تغییرات صورت گرفته در نقشهای جنسیتی و جهتگیری سیاستهای اجتماعی در جهت حمایت و تطبیق خانواده با شرایط ساختاری و اقتصادی جدید است که در این گزارش از آن تحت عنوان سیاستهای حمایتی انطباقی خانواده نام برده شده است.
مواردی که با دانلود این گزارش میتوانید از آن آگاهی یابید:
- نگرشها و رفتارهای مربوط به خانواده
- ترجیحات ارزشی و نگرشی
- فرزندآوری
- و موارد دیگر...